این پروژه،یک پروژه تمرینی است
در این پروژه تلاش بر این بوده با توجه به هویت خانه فرهنگ و ارشاد و بررسی آن در حوزه موسیقی
دیواری در فضای بیرونی طراحی شود تا بتواند بر اساس مفهوم موسیقی در این فضا بیانی را به مخاطب برساند در نتیجه برای رسیدن به این نقوش از موسیقی هایی با سبک آرام و رنگ های خنثی مانند طوسی و سفید استفاده شده تا بتواند نوعی از موسیقی را برساند
طرح انتخاب شده و الهام گرفته از آن امواج دریا بوده
که با تلفیق آن با سبک موسیقی و بررسی فضا به این طرح رسیده است
روزن.. نفس نور در دل دیوار رو روایت میکنه.. فضایی که در عین سادگی با طبیعت و نور ارتباط داره.. این صحنه تلفیقی از هنر دست من به همراه هوش مصنوعیه
حجم آرام اشاره به معماری و آرامش سکونت داره
فضایی با ترکیبی از نشیمن و فضای غذا خوری که فضای گرمی رو به وجود آورده فضایی که برای گفتمان و.... میتونه مناسب باشه
این فضا پلانی دوبلکسه و بلند بودن ارتفاع سقف به همین دلیله
این صحنه رئال تلفیق رندر من با هوش مصنوعی هست
در اسلاید ها میتونید رندر اصلی رو هم مشاهده بفرمایید
"آجُرُست" درباره ترکیب آجر و رست به معنای رهایی و آرامش صحبت میکنه
این صحنه برای پلانی ویلایی طراحی شده،پلانی با نمای آجری که عنصر معماریه همراه با فضای نشیمن و آشپزخانه گرم و دوست داشتنی برای استراحت...
این صحنه ترکیب عناصری گرم و دلنشنینه که میتونه به مخاطب راحتی و حرکت رو القا کنه
ارتباط فضای نشیمن و اشپزخانه دسترسی رو برای مخاطبین میتونه ایجاد کنه
این صحنه هم تلفیق هنر من به همراه هوش مصنوعیه که در اسلاید ها میتونید مشاهده کنید
خانه سپید
اینجا آغاز سکوت است؛ جایی که سفیدی دیوارها و گرمای کرم، همآغوشی آرامش و سادگی را میسازند.
خانهای که از هیاهوی بیرون فاصله میگیرد تا در دل روشنایی، قصهی بیپیرایهی زندگی را روایت کند.
«خانه سپید» تنها یک فضای سکونت نیست؛ روایتی است از پاکی، آرامش و خلوتی که به زندگی روزمره جان دوباره میبخشد
این طراحی با الهام از ترکیب تضاد گرم و سرد شکل گرفته؛ جایی که آرامش طوسی در کنار گرمای قهوهای محیطی متعادل و دعوتکننده ایجاد میکند,طوسی نماد سکون و مدرنیته است و قهوهای تداعیگر طبیعت و صمیمیت. در کنار هم، فضایی برای زندگی معاصر با روحی گرم خلق میکنند.نتیجه فضایی است مدرن اما گرم، شیک اما صمیمی؛ جایی که کاربر هم آرامش و هم حس دعوتکنندگی را تجربه میکند.
«پروژهی من بازخوانی سبک رترو است؛ جایی که رنگها و الگوهای نوستالژیک با سادگی مدرن در هم میآمیزند. در این طراحی، گذشته تنها یادآوری نمیشود؛ بلکه با متریال امروز دوباره زنده میشود.
تلفیق جسارت رترو با نگاه معاصر، فضایی خلق کرده که هم خاطرهانگیز است و هم پاسخگوی زندگی امروز؛ ترکیبی مینیمال، شیک و پر از هویت.»
ویلای مینیمال با متریال چوب و رنگهای گرم؛ فضایی صمیمی، لوکس و هماهنگ با طبیعت.
اِلوا به معنی حس طبیعی،گرم و صمیمی می باشد
این ویلا با الهام از طبیعت و حس زندگی در دل چوب طراحی شده است. کف پارکت، مبلمان با رنگهای قهوهای و متریال طبیعی فضایی صمیمی و آرام خلق میکند. ترکیب آشپزخانهی گرم و سالن نشیمن با نور طبیعی، تجربهای از زندگی مینیمال و در عین حال لوکس را شکل میدهد.
«اینجا تنها یک ویلا ساخته نشده؛ روایتی از نور، رنگ و طبیعت شکل گرفته است.
طرح از لحظهای آغاز شد که پرسش سادهای پیش آمد:
چگونه میتوان خانهای ساخت که هم آرامش مینیمالیستی داشته باشد و هم انرژی طبیعت را در دل خود جای دهد؟
پلان ویلایی به گونهای طراحی شده که خطوط نرم و سادهاش، بیهیچ اغراق، جریان زندگی را دنبال میکنند. دیوارها خودشان را به رخ نمیکشند، بلکه پسزمینهای آرام برای حضور انسان و طبیعت میشوند. نور طبیعی در هر لحظه از روز در فضا حرکت میکند و با تغییر آن، خانه نیز نفس میکشد.
ایدهی اصلی، ایجاد گفتوگویی آرام میان داخل و خارج بود. شفافیت جدارهها، مرزها را محو میکند؛ انگار که فضای داخلی به باغ امتداد پیدا میکند و باغ به درون خانه پا میگذارد. در این میان، رنگها نه بهعنوان تزئین، بلکه بهعنوان شخصیتهای اصلی داستان وارد میشوند. سفید و طوسی روایتگر سکوت، زرد بیانگر شادی و حرکت، و سبز نمایندهی حضور همیشگی طبیعت.
این ویلا نه فقط مکانی برای اقامت، بلکه تجربهای از زیستن است. تجربهای که مینیمالیسم را به معنای حذف نمیفهمد، بلکه به معنای خالص کردن هر عنصر تا رسیدن به جوهرهی اصلیاش. جایی که هر خط، هر نور، و هر رنگ، معنایی روشن دارد
«خانهی خط سکوت» بهسان یک پناهگاه شهری شکل گرفته است — جایی که نظم، آرامش و گرمای زندگی در تعادلی دقیق در کنار یکدیگر حضور دارند.
ایدهی اصلی طراحی بر پایهی مفهوم “تعادل میان حضور و غیاب” شکل گرفته: حضورِ خطوط، نور، و بافت در برابر غیابِ تزئینات، هیاهو و اغتشاش بصری.دیوارهای روشن با بافتی لطیف و خطهای عمودی ظریف، ریتمی منظم به فضا دادهاند. این خطوط همچون ضربان قلب فضا عمل میکنند و نگاه را به سوی ارتفاع و سکون هدایت میکنند.
استفاده از رنگهای خنثی — خاکستریهای گرم، بژ نرم، و کرم مات — بستر آرامی فراهم کردهاند تا اشیاء، نور و انسانها نقش اصلی را در روایت بازی کنند.
چوب در بخشهایی از دیوارها، حس گرما را وارد میکند؛ در حالیکه سطوح سنگی کف و میز، استحکام و تداوم را القا میکنند. این ترکیب مصالح، تضادی لطیف میان گرما و صلابت میسازد — مانند گفتوگوی دو شخصیت آرام اما عمیق.نشیمن مرکزی، با چیدمانی آزاد اما منظم، مرز میان صمیمیت و وقار را ترسیم میکند.
مبلمان با خطوط نرم و بافتهای پارچهای لطیف، در کنار میز سنگی مشکی با رگههای سفید، ترکیبی از آرامش و عمق بصری ایجاد کردهاند
در این فضا، ایده بر سادگی و تعادل استوار است.
تلاش شد تا هر عنصر، تنها در حد ضرورت حضور داشته باشد؛ نه کمتر، نه بیشتر.
پلان با منطق سکون و آرامش شکل گرفت؛ محور دید به تخت، مرکز ترکیب را تعریف میکند و خطوط عمودی دیوار، فضا را از ایستایی به ریتم میرسانند.
نور طبیعی از جانب پنجره، لایهی اول روشنایی است و نور مصنوعی به صورت خطی و معلق، به کنترل بصری فضا کمک میکند.
متریالها با بافتهای طبیعی انتخاب شدند تا حس گرما در میان رنگهای خنثی جاری شود.
کف سنگ، زمینهای پیوسته میسازد و فرش بافتدار، مقیاس انسانی را به فضا بازمیگرداند
در این فضا، ایده بر سادگی و تعادل استوار است.
تلاش شد تا هر عنصر، تنها در حد ضرورت حضور داشته باشد؛ نه کمتر، نه بیشتر.
پلان با منطق سکون و آرامش شکل گرفت؛ محور دید به تخت، مرکز ترکیب را تعریف میکند و خطوط عمودی دیوار، فضا را از ایستایی به ریتم میرسانند.
نور طبیعی از جانب پنجره، لایهی اول روشنایی است و نور مصنوعی به صورت خطی و معلق، به کنترل بصری فضا کمک میکند.
متریالها با بافتهای طبیعی انتخاب شدند تا حس گرما در میان رنگهای خنثی جاری شود.
کف سنگ، زمینهای پیوسته میسازد و فرش بافتدار، مقیاس انسانی را به فضا بازمیگرداند